(تقديم به روح ۳۳٬۷۷۱ یهودی كه در 30 سپتامبر 1941 (2روز ديگر) بدست یک واحد ویژهٔ اس اس (شوتزشتافل) در كيف در ۲۴ ساعت كشته شدند.)
هولوكاست چيست؟
واژه هولوکاست (به عبری: השואה، شوآ) در لغت اصطلاحی مذهبی و به معنای قربانی کردن یک حیوان نر طبق سنت یهودی است.
اما در اصطلاح هولوکاست یا همهسوزی، به کشتار دستهجمعی و نسلکشی نزدیک به یازده میلیون نفر بخصوص شش میلیون یهودی بر پایه نژاد، مذهب و ملیت در طی جنگ جهانی دوم بدست آلمان نازی و از ۱۹۴۱ تا انتهای ۱۹۴۵ در اردوگاههای مرگ آلمان نازی، اطلاق میشود.
قربانيان هولوكاست
علاوه بر یهودیان اروپایی(اشکنازی) که قربانیان اصلی هولوکاست بودند، گروههای دیگری از جمله اسلاوها، کولیها، معلولین، کمونیستها، سوسیالیستها و همجنسگرایان لایق زندگی تشخیص داده نمیشدند، روشهای کشتار آنان گرسنگی دادن،کار اجباری،شکنجه،اعدام با گلوله(که بعدا برداشته شد)یا اتاق گاز(گازهای سمی منوکسید کربن یا سیکلون ب) بود.انکارکنندگان هولوکاست وقوع این موارد را رد میکنند.
مدارك اثبات وجود هولوكاست
منابع دست اول پرشماری برای بررسی هولوکاست موجود است که شامل گزارشهای نزدیک به ۵۰ هزار نفر نجاتیافته از اردوگاههای مرگ، گزارش بازماندگان دیگر یعنی مخفیشدگان، شناسایینشدگان و وادارشدگان به کارِ بردهوار در کارخانهها و مزرعهها، هزاران سندِ مکتوب دولتی که رژیم فرصت از بین بردنشان را نیافت، جسدهای به جا مانده در اردوگاهها، گورهای دستهجمعی که بعدها کشف شدند، هزاران آلمانی که شاهد واقعه بودند، خاطرات نگهبانان و کارگزاران اردوگاهها و زندانها، خاطرات مقامات دولت نازی و اعترافات رهبران آلمان در دادگاههای متهمان به جنایات جنگی از جمله دادگاه نورنبرگ، میشوند.
روز جهاني قربانيان هولوكاست و تنها راي مخالف «ايران» در سازمان ملل
در اول نوامبر سال ۲۰۰۵، مجمع عمومی سازمان ملل متحد با صدور قطعنامهای که به پیشنهاد آمریکا، استرالیا، اسرائیل، کانادا و روسیه، حمایت ۱۰۴ کشور و با اجماع تصویب شد، انکار هولوکاست را قابل پذیرش ندانست و بیست و هفتم ژانویه را برای یادبود قربانیان آن فاجعه، روز جهانی یادمان هولوکاست نامگذاری کرد. ایران تنها کشوری بود که با این قطعنامه مخالفت کرد و بررسی مساله هولوکاست در مجمع عمومی سازمان ملل را اقدامی در راستای اهداف واشنگتن و متحدانش عنوان کرد.
اما انكار كنندگان هولوكاست
بسیاری از انکار کنندگان هولوکاست واژه انکار را برای معرفی دیدگاه خود مناسب نمیدانند و به جای آن از عبارت بازنگری هولوکاست یا تجدیدنظر طلبی استفاده میکنند.
برخی از گروههای مسلمان هولوکاست را افسانه خوانده و آنرا بهانه صهیونیستها برای فریب اذهان عمومی در اشغال فلسطین معرفی میکنند.
گروههای منکر هولوکاست
در میان مدافعان تجدیدنظر طلبی، طیفهای گوناگونی قرار دارند. در حقیقت تجدید نظر طلبان را نمیتوان یک گروه متقارن شمرد. برای مثال گروههای نئونازی پس از جنگ جهانی دوم تبلیغات خود را مبنی بر دروغ و ساختگی بودن هولوکاست آغاز کردند.«جرج لینکون راکول»از اولین رهبران نئونازی آمریکا پس از جنگ جهانی دوم بود که به انکار هولوکاست پرداخت. «هانس اشمیت» از نئونازیهای آلمانی مشهور، پس از ورودش به آمریکا در سال ۱۹۴۹، تبدیل به یک از فعالترین منکران هولوکاست در آمریکا شد.
گروه دیگری که بصورت سازمان یافته و با هیاهوی زیاد ادعای تجدید نظر طلبی میکنند، گروههای کوکلوسکلان هستند. آنها از توزیع کنندگان مطالب منکر هولوکاست میباشند.
تجدیدنظرطلبان از طیفهای دیگری نیز تشکیل شدهاند. گروهی یهودیاند مانند جورف جی برگ، روژه دای دامرگو، دیوید کول و استفن هیوارد، برخی مسیحی مانند روبر فوریسون، گرمار رودلف، میکائیل ای هافمن و رابرت کانتس و برخی ملحدند مانند بردلی اسمیت. برخی نیز مسلمان هستند مانند روژه گارودی، ابراهیم آلوش و احمد رامی.
در میان تجدید نظر طلبان کسانی یافت میشوند که از سوی رژیم ناسیونال سوسیالیست تحت تعقیب بوده و یا حتی سابقه زندانی شدن در اردوگاههای تجمعی را دارند. (مانند پل راسینیر و جوزف جی. برگ) برخی پروفسور دانشگاه هستند (مانند: کریستین لیندر، کاستاس زاور دینوس و آرتور آر. بوتز) و گروه کثیری مدرک دکتری دارند (مانند: هربرت تیدمان، استفان هیوارد و…) برخی مهندس هستند (مانند: فردریچ برگ و….) و گروهی تاریخنگار حرفهای هستند (مانند: مارک وبر و رابرت کونتس) بسیاری نیز به استادی کرسیهای مختلف دانشگاه اشتغال دارند.
از دیدگاه گرایش سیاسی نیز گروههای تجدید نظر طیف همگنی را تشکیل نمیدهند. برخی کمونیست و سوسیالیست هستند (مانند: پل راسینیر) و برخی چپ میانهرو (مانند: سرج سیون) گروهی لیبرال بوده (مانند:دیوید کول) و برخی محافظهکارند (مانند:کارلو ماتوکنو) برخی طرفداران دست راستی در میان آنان به چشم میخورد (مانند:یودو والندی و مارک وبر) و برخی ناسیونال سوسیالیست میباشند (مانند ارنست زوندل).
تجدیدنظرطلبان مدعی هستند که تکثر تجدیدنظرطلبان شامل: مذاهب متفاوت مشاغل گوناگون، عقاید سیاسی کاملا متضاد و اقوام ملیتی مختلف، تجدید نظر طلبان را از اتهام وابستگی سیاسی و نژادی مبرا میکند.
دلایل تجدیدنظر طلبان
تجدیدنظر طلبان دلایل گوناگونی برای تجدید نظرطلبی خود ارائه میدهند. مهمترین این دلایل معمولاً شامل موارد زیر است.
1. هیچ فرمان و یا دستوری از سوی حزب نازی یا سران و رهبران آلمان برای نابودسازی یهودیان وجود ندارد. در میان مدارک بدست آمده از آلمان پس از سقوط حتی یک برگه یا سند وجود ندارد که به عنوان دستور کشتار یهودیان از سوی مقامات به افسران و یا گزارش انجام این عمل از سوی انجام دهندگان به مافوقهایشان تلقی شود. همچنین هیچ برنامه، طرح، سازمان و یا حتی مدارک بودجه و حسابداری نیز برای کشتار یهودیان یافت نشدهاست.
2. تجهیزات صنعتی کافی و حتی سوخت کافی برای سوزاندن اجساد این تعداد از قربانی در تمام مناطق تحت اشغال آلمان وجود نداشتهاست. ظرفیت کورههای جسد سوزی (و نه آدم سوزی) کشف شده، حتی به اندازه سوزاندن اجسادی که به دلیل گرسنگی و بیماری فوت شده بودند نیز نبودهاست.
3. تجدیدنظرطلبان معتقدند که آمار یهودیان قبل و بعد از جنگ گواه آن است که در طول دوره جنگ جهانی دوم، با احتساب کسانی که به عنوان سرباز در جبهههای جنگ جان خود را از دست دادهاند، سیصد هزار تا ۱٫۵ میلیون یهودی از دنیا رفتهاند
4. با وجود فعالیت سرویسهای اطلاعاتی متفقین و با وجود نزدیکی اردوگاهها به مناطق سکونت مردم عادی، تا پیش از پایان جنگ، هیچ منبع رسمی، سازمان بینالمللی و حتی کشورهای دشمن آلمان، ادعایی مبنی بر کشتار گسترده یهودیان نکردهاند.
5. از روشهای ادعایی کشتار، هیچ مدرکی در دادگاهها موجود نیست. برای مثال از هزاران کامیونی که ادعا میشود دارای اتاق گاز بوده و بازداشت شدگان را در حال انتقال خفه میکردهاند، حتی یک نمونه به عنوان مدرک به هیچ دادگاهی ارائه نگردیدهاست.
6. دکتر مارتین بروژات از انستیتو تاریخ معاصر آلمان که یک انستیتو نیمه دولتی است، طی یک نامه با ارائه مدارکی اعلام کرد در زمان جنگ جهانی دوم، در خاک آلمان کسی در اتاق گاز کشته نشده و مدارکی که در دادگاه نورنبرگ از آنها برای اثبات کشتار توسط اتاقهای گاز استفاده شدهاند همگی جعلی هستند. همچنین دیوید اروینگ تاریخدان انگلیسی نیز با ارائه مدارکی، اعلام کردهاست که وجود اتاقهای گاز برای کشتار انسانها، تخیلی و توهمی بیش نیست.
و اين پايان اين هولوكاست جنجالي نيست!
نگاشته شده: پيانو كافه